تبریز ، خاستگاه ناسیونالیسم ایرانی

تبریز در قرن نوزدهم و به دلیل شرایط جغرافیایی ویژه ، به کانون تجددخواهی و به تبع آن ناسیوالیسم ایرانی تبدیل شد.امواج تجدد که از عثمانی به سوی ایران روانه می شد ، ابتدا به تبریز می رسد و سپس یه سرتاسر ایران زمین گسترش می یافت.بنابراین می توان مدعی شد که تبریز در دوران قاجار دروازه ی تمدن نوین مغرب زمین به ایران بود.علاوه بر این باید به نکته ای اشاره کرد : از دوران فتحعلی شاه ، دربار ایران به دوبخش تقسیم شد.دربار اصلی که در تهران بود و دربار دوم  در تبریز که به داراسلطنه مشهور می بود.شکست ایران در دو جنگ با روسیه و از دست رفتن سرزمین های قفقازی ، تاثیر شدیدی بر روحیه ی توده ها و نخبگان ایرانی گذاشت. بی گمان به دلیل نزدیگی مکانی جنگ ها به تبریز ، تاثیر روانی و مادی این جنگ ها بر مردم و نخبگان تبریز بیش از سایر نقاط ایران بود.

همه این عوامل _ موقعیت جغرافیایی ، جنگ های ایران و روسیه و قرار گرفتن داراسلطنه در تبریز _ سهم بسزایی در افزایش آگاهی ملی در میان اهالی تبریز داشت.

به گفته فریدون آدمیت:«پیشروان اصلی فکری ناسیونالیسم که آثارشان به دست ما رسیده است، میرزا فتحعلی آخوندزاده و جلال الدین میرازی قاجارند. به دنبال آنان میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا یوسف خان مستشارالدوله و میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی و دیگران آمدند».1

از میان افراد نام برده ، مستشارالدوله و میرزا عبدالرحیم هر دو از اندیشمندان تبریزی بودند و از پیشگامان ناسیونالیسم در ایران به شمار می روند.

مستشارالدوله با نوشتن کتاب «یک کلمه» مواد اعلامیه حقوق بشر را که در مقدمه قانون اساسی فرانسه آمده بود ، نخستین بار به فارسی ترجمه کرد.به باور فریدون آدمیت وی در ایران نخستین کسی است که گفت: «منشاء و قدرت دولت ، اراده ی ملت است».2

به دیگر سخن ، مستشارالدوله ی تبریزی نخستین کسی است که درباره ی حاکمیت ملی در ایران صحبت کرده است.

میرزا عبدالرحیم طالبوف نیز از نسل نخست ناسیونالیست های ایرانی بود. وی درباره ی مفهوم جدید وطن چنین نوشته است:

«وقت فلسفه قدیم گذشت که می گفتند:

این وطن مصر و عراق و شام نیست.......................این وطن جایی است کو را نام نیست

باید بفهمیم این وطن که وظیفه ما در حفظ و ترقی او هر نوع فداکاری و جان سپاری است ، ایران است»3.

در این میان نبایست زین العابدین مراغه ای ، میرزا علی آقا تبریزی ، حاج اسدالله ممقانی و ده ها اندیشمند دیگر که به گونه ای جدی و به تناسب دوران جدید ، مشکلات و مسائل ایران را مورد بحث قرار دادند ، از یاد برد.

زین العابدین مراغه ای از نخستین کسانی بود که با نوشتن کتاب « سیاحت نامه ی ابراهیم بیگ» توانست طرحی ساده از ادیشه نوگرایی و آزادی خواهی را در اختیار خوانندگان ایرانی قرار دهد.وی با پشت کردن به سنت نثرنویسی کهن به تجربه ای نوآیین روی آورد و به زبان فارسی ساده و نویی دست یازید که تا آن دوران کمتر کسی جرات چنین کاری را داشت.

همه این شواهد تاریخی نشان می دهد که باید تبریز را خاستگاه ناسیونالیسم ایرانی دانست. بی تردید با همین پشتوانه تاریخی و فکری بود که بعدها تبریز به کانون مشروطه خواهی ایرانیان تبدیل شد.



منابع

1 _ فریدون آدمیت ، اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی ، انتشارات پیام ،1357 ، ص269

2 _ فریدون آدمیت،فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ایران، انتشارات سخن، 1340،ص186

3 _ طالبوف تبریز ، کتاب احمد ،ج2 ، ص93 به نقل از سیدجواد طباطبایی در کتاب نظریه حکومت قانون در ایران ، انتشارات ستوده ، ص89

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد